طوفان صد روزه دور دوم ریاست جمهوری ترامپ
یکجانبهگرا، نه انزواطلب/ غافلگیرکنندهترین و مبهمترین بعد سیاست خارجی ترامپ از نگاه ریچارد هاس
اکوایران: ما تنها حدود ۱۰۰ روز از دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده گذراندهایم، اما بسیاری از مسائل از همین حالا روشن است. ترامپ ۲.۰ بهوضوح متفاوت است

ما تنها حدود ۱۰۰ روز از دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده گذراندهایم، اما بسیاری از مسائل از همین حالا روشن است. ترامپ ۲.۰ بهوضوح متفاوت است: با اعتماد بهنفس بیشتر و در محاصره تیمی که مصمم به اجرای دستورکار بسیار گستردهتری هستند. کسانی که در این دولت مشغول به کار هستند، بیشتر تقویتکنندهاند تا بازدارنده، بیشتر امکاندهندهاند تا محدودکننده، و چهار سال گذشته را صرف آمادهسازی برای این لحظه کردهاند.
ترامپ ۲.۰ یک ریاستجمهوری فعال و امپریالیستی است، چه در داخل و چه در خارج. او در همه جا حضور دارد، چه در فضای عمومی و چه در گفتوگوهای خصوصی در بخش بزرگی از جهان. تفاوت با رئیسجمهور پیشین، جو بایدن، نمیتواند واضحتر از این باشد.
هدف اصلی سیاست این دولت تاکنون، تحقق وعده کمپین انتخاباتی ترامپ برای تأمین امنیت مرز جنوبی ایالات متحده بوده است. اما تعرفههای وارداتی شامل تعرفه پایه ۱۰ درصدی سراسری بهعلاوه تعرفههای خاص برای کشورها، که در مورد چین به ۱۴۵ درصد میرسد، به ابتکار شاخص ریاستجمهوری او بدل شده است.
سیاست خارجی نیز بهطور قابلتوجهی تغییر یافته است. ایالات متحده از یک حامی ثابتقدم اوکراین، بهطور آشکاری به سوی حمایت از روسیه گرایش یافته است. به نظر میرسد این تغییر ناشی از نارضایتی آشکار از ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، و نزدیکی به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، به دلایل نامشخص باشد.
ترامپ، که در جریان کمپین خود گفته بود تنها یک روز زمان نیاز دارد تا به جنگ پایان دهد -جنگی که مرتباً بایدن و زلنسکی را مقصر آن میداند- اکنون درباره کنار گذاشتن دیپلماسی و پایان کامل آن صحبت میکند. او در تحقق این وعده انتخاباتی با دشواری مواجه شده است، تا حد زیادی به این دلیل که سیاست طرفداری از روسیه، نه انگیزهای به پوتین برای مصالحه میدهد و نه به زلنسکی اعتماد لازم برای انجام آن را. توافق برای تأسیس صندوق سرمایهگذاری بازسازی ایالات متحده-اوکراین میتواند کمککننده باشد، اما برای رسیدن به توقف درگیریها، اقدامات بسیار بیشتری برای حمایت از اوکراین لازم است.
اروپا و سایر متحدان سنتی آمریکا نیز با رفتار ویژهای مواجه نشدهاند. این امر بهویژه در زمینه تعرفهها صادق است، بهطوری که روسیه بهطور معناداری از آن معاف شد، در حالی که ژاپن، کره جنوبی و تایوان بهشدت آسیب دیدند. معاون رئیسجمهور، جی.دی ونس، در فوریه به مونیخ سفر کرد تا درگیری فرهنگی با اروپاییها را شعلهور کند، در حالی که وزیر دفاع، پیت هگست، بهطور علنی درباره پایبندی آمریکا به اروپا در مقر ناتو ابراز تردید کرد. این امر اروپاییها را به آمادهسازی برای حمایت از اوکراین در صورت کاهش کمکهای آمریکا، و همچنین حرکت بهسوی خودکفایی استراتژیک، واداشته است.
در خاورمیانه، دولت مذاکراتی را آغاز کرده که ممکن است به توافقی امیدوارکننده با جمهوری اسلامی ایران منجر شود. این مسیر توسط اقدامات نظامی اسرائیل علیه ایران و نیروهای مورد حمایتش، سقوط رژیم اسد در سوریه، و وخامت اقتصاد ایران هموار شده است. اگر دولت ترامپ مایل باشد غنیسازی محدود اورانیوم را برای تضمین توافق بپذیرد، امتیازی که شاید برای دستیابی به توافق لازم باشد، میتوان انتظار انتقادهایی از داخل آمریکا و اسرائیل را داشت. اما ترامپ به اندازه کافی قدرتمند است که بتواند در برابر این واکنشها مقاومت کند.
به جز این، دولت ترامپ عملاً دست اسرائیل را برای هر اقدامی در غزه و کرانه باختری باز گذاشته است. به نظر میرسد دیگر علاقهای به تمدید آتشبس میان حماس و اسرائیل ندارد، زیرا این کار باعث تعارض با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، میشود که ظاهراً بقا و ثبات ائتلافش از طریق ادامه عملیات نظامی در غزه را بر آزادی گروگانهای باقیمانده ترجیح میدهد.
فشار بر اسرائیل برای مهار عملیات نظامیاش یا حتی اجازه ورود کمکهای بشردوستانه به غزه که نزدیک به دو ماه است تحت محاصره کامل قرار دارد، از بین رفته است. طرح پیشنهادی خود ترامپ برای غزه، که شامل خالی کردن این منطقه از دو میلیون ساکن فلسطینیاش و بازسازی آن بهعنوان یک ریویرا جدید بود، به جایی نرسید، اما به نظر میرسد اسرائیل را جسورتر کرده تا بخشهای وسیعی از این منطقه را تخلیه، اشغال و حتی احتمالاً به شهرکنشینی تبدیل کند.
در کرانه باختری، دولت ترامپ تحریمهایی را که بایدن علیه شهرکنشینانی که علیه فلسطینیها و یا اموالشان مرتکب خشونت میشوند وضع کرده بود، لغو کرد. هیچ درخواستی از اسرائیل برای توقف فعالیتهای شهرکسازی وجود ندارد و هیچ مجازاتی هم برای ادامه آن اعمال نمیشود. در واقع، این نخستین دولت ایالات متحده در تاریخ معاصر است که اسرائیلیها و فلسطینیها را برای کاهش اختلافاتشان تحت فشار قرار نمیدهد. هرگونه علاقه به آشتی تقریباً بهطور انحصاری بر تسهیل عادیسازی دیپلماتیک روابط میان اسرائیل و عربستان سعودی متمرکز شده است؛ چشماندازی که با ادامه استفاده اسرائیل از نیروی نظامی در غزه و رد هرگونه دستورکار سیاسی برای پاسخ به آرمانهای فلسطینیها با مانع روبهرو شده است.
غافلگیرکنندهترین بُعد سیاست خارجی ایالات متحده، بعدی است که نه در دوره اول ترامپ و نه در کارزار انتخاباتیاش پیشبینی شده بود: تمرکز بر نیمکره غربی. کانادا و مکزیک در همان ابتدای کار به دلیل «شکست در کنترل مرزهایشان» هدف تعرفههای گمرکی قرار گرفتند. همچنین درخواستهای قاطعانهای برای اعمال حاکمیت آمریکا بر کانال پاناما، گرینلند و کانادا مطرح شد. بیش از هر چیز، این اهداف موجی از واکنش ضدآمریکایی را برانگیخته است و حتی نتیجه انتخابات اخیر فدرال کانادا را به سود مخالفان تغییر داده است.
همچنین میتوان گفت که سیاست خارجی دولت ترامپ دارای گرایشی «غیراخلاقی» است. این دولت عملاً تضعیف دموکراسی در جاهایی مانند ترکیه و اسرائیل را نادیده گرفته و حمایت از تلاشهای ترویج دموکراسی در سراسر جهان را به شدت کاهش داده است.
بزرگترین ابهام در سیاست خارجی، همچنان چین است. از یک سو، ترامپ مجوزهایی به تیکتاک داد که به آن اجازه داد همچنان روی گوشیهای آمریکایی باقی بماند، اگرچه مشخص نیست آیا او صلاحیت قانونی چنین اقدامی را داشته است یا خیر. او همچنان از شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، با تحسین سخن میگوید و ابراز اطمینان میدهد که آمریکا و چین به توافقی خواهند رسید.
اما تعرفههای عظیمی که بر چین اعمال کرده، به این معناست که اقتصادهای آمریکا و چین اگر نگوییم کاملاً از هم گسسته میشوند، بهطور فزاینده از هم جدا خواهند شد. اینکه این تعرفهها تلاشی برای بهدست آوردن اهرم فشار در مذاکرات است یا خود هدف نهایی محسوب میشوند، همچنان شاید بزرگترین پرسش در روابط چین و آمریکا باشد.
بهطور کلی، سیاست خارجی ترامپ ۲.۰ بیشتر یکجانبهگرایانه است تا انزواطلبانه. این روند ادامه خواهد یافت. آنچه کمتر مشخص است این است که آیا ترامپ به کاهش تعرفهها، بازنگری در موضع طرفدار روسیهاش در قبال اوکراین، و فشار بر اسرائیل برای تغییر رویکردش در غزه و کرانه باختری روی خواهد آورد یا خیر، سیاستهایی که میتوانند رشد اقتصادی آمریکا و جهان را احیا کنند و برای دو منطقهای که مدتهاست روی صلح ندیدهاند، آرامش به ارمغان آورند. بسیاری از این مسائل به تصمیمات مردی بستگی دارد که چه بخواهیم چه نخواهیم، همین حالا هم یکی از تاثیرگذارترین روسای جمهور تاریخ آمریکا است.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
سقوط مشاور امنیت ملی که شدیدا به دنبال حمله به ایران بود/ ترامپ اصلا به شورای امنیت ملی نیاز دارد؟
-
تهران در برابر تهدیدها آماده است؛ هشدار فرمانده پیشین سپاه به واشنگتن
-
تغییر مدیریت در متروی تهران/زاکانی حکم جدید زد
-
طرح متفاوت ترامپ برای توافق؛ پشت پرده تغییر لحن چشمگیر تهران و واشنگتن در مورد مذاکرات
-
ضربه کاری ترامپ به پوتین
-
سخنگوی دولت: وارد مذاکرات نشدیم که وقتمان را تلف کنیم/ وزیر دفاع عربستان حامل پیام مهمی برای کل مردم ایران بود
-
علت سکته در مذاکرات
-
یکسانسازی قیمت آرد و نان؛ طرح جدید برای ثابت نگهداشتن قیمت
-
ایست نابهنگام مذاکرات؛ مشکلات لجستیکی یا چرخش طرفین/ بیبی با دستان بسته به خواستهاش علیه تهران میرسد؟