برنامه یا شانس؛ ترامپ اولین ضربه را به چین زد
اکوایران: فقط با یک «تروث»، جنگ تجاری جهانی دونالد ترامپ به یک نبرد تنبهتن میان آمریکا و چین بدل شد.

ترجمه: مسعود یوسف حصیرچین
فقط با یک «تروث»، جنگ تجاری جهانی دونالد ترامپ به یک نبرد تنبهتن میان آمریکا و چین بدل شد. بعدازظهر چهارشنبه، ترامپ اعلام کرد که تعرفههای سرسامآورش بر چین را به 150 درصد افزایش میدهد، در حالی که حملات تجاریاش علیه تقریباً همه کشورهای دیگر را متوقف میکند. اگرچه بعداً برخی کوشیدند برای این تصمیم منطقتراشی کنند، واقعیت این است که ترامپ از طریق دیپلماسی هوشمندانه به این نقطه نرسیده است.
با این حال، ترامپ شاید استراتژی برندهای برای جنگ سرد اقتصادی با پکن پیدا کرده باشد ــمشروط بر اینکه بتواند بر چالشهای ناشی از تلافیجویی چین و غرایز مخرب خودش غلبه کند.
برای سیاستگذاران ضد چینی واشنگتن، دو هفتۀ گذشته آشفته و پرتنش بود. در «روز آزادی»، ترامپ چین را با تعرفهها کوبید، اما همزمان متحدانی را هدف قرار داد که آمریکا برای مقابله با پکن به آنها نیاز دارد. سپس ناگهان دیوید فیت، کارمند اصلی شورای امنیت ملی در امور فناوری را به درخواست لورا لوومر، تئوریپرداز توطئۀ وابسته به جنبش دوباره آمریکا را عالی کنید، اخراج کرد. در روزهای بعد، تنشها و تعرفهها میان آمریکا و چین شدت گرفت، در حالی که ترامپ با بقیۀ جهان یک آتشبس ۹۰ روزه اعلام کرد.
این ادعا که همۀ اینها بخشی از یک نقشه برای تحریک و منزویسازی چین بوده، چندان قابل باور نیست. به نظر میرسد ترامپ از آمادگی شی جینپینگ برای مقابلهبهمثل با تعرفهها غافلگیر شده است ــچراکه پکن تعرفهای تا ۱۲۵٪ بر واردات آمریکا اعمال کرد. ترامپ نیاز به یک راه فرار جهانی داشت، بهویژه زمانی که بازار اوراق قرضه و حتی برخی از هوادارانش به این سیاستها واکنش منفی نشان دادند (البته آتشبس هم نتوانست جلوی همه خسارات را بگیرد). اما همانطور که ناپلئون ترجیح میداد فرماندۀ خوششانس داشته باشد تا فرماندۀ خوب، ترامپ نیز اکنون در موقعیت بالقوه سودمندی در برابر پکن قرار گرفته است.
به نوشتۀ، لیزا توبین، پژوهشگر، چین میخواهد با «اقتصاد زورگو» بر قرن بیستویکم سلطه پیدا کند. این کشور با استفاده از وسعت بازار خود، توان تولیدی و سیاستهای تجاری غارتگرانهاش در پی اعمال نفوذ قهری بر سراسر جهان است. دولت شی به دنبال تسلط بر صنایع حیاتی است، از کشتیسازی تا تولید نیمهرساناهای پیشرفته. میخواهد وابستگی خود به دیگر کشورها را به حداقل رسانده و وابستگی آنها به پکن را به حداکثر برساند.
آمریکا نمیتواند اجازه دهد چین در اقتصاد آزاد جهانی نقش تاجرزورگو را ایفا کند. چیزی که ترامپ همواره در درکش مشکل داشته این است که پاسخ به چنین تهدیدی مستلزم یک راهبرد دومسیره است.
مسیر نخست ساختن دیوارهای بلندتر به دور چین است، برای محدود کردن دسترسی این کشور به بازارها، سرمایه و فناوری غرب ــو کاهش وابستگی آمریکا به یک رقیب راهبردی. اما مسیر دوم، نیازمند تعمیق روابط با کشورهای همفکر، بهویژه دموکراسیهای پیشرفته، است تا بدون بازگشت به خودکفایی مطلق، تابآوری ایجاد کرده و در مقیاس جهانی با کارخانۀ جهان رقابت کنند. بهطور خلاصه، مدل «یک جهان» پس از جنگ سرد باید جای خود را به مدل «دو جهان» برای یک جنگ سرد جدید بدهد.
برخی از مشاوران ترامپ که آگاهی ژئوپولیتیکی بیشتری دارند، از این رویکرد حمایت کردهاند. به لطف روند تصادفی جنگ تجاری ترامپ، اکنون فاصلۀ چندانی با این راهبرد نداریم. اما برای تبدیل این وضعیت تصادفی به یک راهبرد بلندمدت، باید از چهار خطر کلیدی عبور کرد.
اول، روابط آمریکا و چین به سوی خصومت شدیدتر میرود. تعرفههای ترامپ بیتردید دیدگاه شی را تأیید کرده که آمریکا در پی مهار و سرکوب چین است. علاوه بر مقابله به مثل تعرفهای، دولت شی میتواند جریان مواد معدنی حیاتی یا مواد اولیۀ دارویی را محدود کند؛ یا فشار بر شرکتهای آمریکایی در چین را افزایش دهد. و تعجب نکنید اگر این تنشها به فراتر از روابط تجاری سرایت کنند. چین صرفاً بهخاطر خشم از تعرفهها به تایوان حمله نخواهد کرد ــاما میتواند فشار نظامی و اقتصادی بر آن جزیره را افزایش دهد تا به ترامپ یادآوری کند که روابط آمریکا و چین تا چه حد میتوانند زشت شوند.
دوم، تعرفهها ابزار ترجیحی ترامپ هستند ــاما به تنهایی کافی نیستند. یک راهبرد جامع نیازمند مجموعهای گسترده از سیاستهاست، از محدودیتهای سرمایهگذاری و کنترلهای صادراتی گرفته تا سرمایهگذاری در تولید در کشورهای آزاد. با این حال، ترامپ سرمایهگذاریهای دوران بایدن در صنعت نیمهرساناهای آمریکا را اتلاف منابع خوانده؛ و اخیراً فرصت محدودسازی فروش تراشههای پیشرفته به چین را از دست داده است. یک راهبرد مبتنی بر تعرفه بهتنهایی، فقط موجب آزار پکن میشود، اما برای پیروزی آمریکا کافی نیست.
سوم، ترامپ باید با دیگر اهداف اخیر خود به تفاهم برسد. برای مؤثر شدن محدودیتهای فناوری و سرمایهگذاری، آمریکا به همکاری دموکراسیهای پیشرفته نیاز دارد. بدون یک رویکرد هماهنگ و چندجانبه به تعرفهها و سیاست تجاری، کالاهای چینی به راحتی میتوانند موانع آمریکایی را دور بزنند. ترامپ باید از هر ابزاری که تهدید به تعرفههای چندجانبه برایش فراهم کرده استفاده کند تا این همکاری را به دست آورد، بدون آنکه دوباره وارد جنگ تجاری شود که جهان آزاد را دچار شکاف و فقر خواهد کرد.
اما انجام این کار نیازمند غلبۀ ترامپ بر یک چالش نهایی است: غرایز خودویرانگر خودش. ترامپ بیشتر از آنکه ضدچین باشد، یک حمایتگرای همهجانبه است. او ماههای اخیر را صرف آزار دادن متحدان آمریکا، بهویژه در اروپا، کرده، در حالی که شی را «یکی از باهوشترین افراد جهان» خوانده. رئیسجمهوری که چرخشهایش حتی مشاورانش را غافلگیر میکند، ممکن است دوباره به دنبال توافقی بزرگ و «زیبا» با شی برود و همزمان دشمنی بیشتری با شرکای آمریکا پیدا کند. تمامی رهبران متحد آمریکا این را میدانند و همین باعث میشود که در پیروی از مسیر رویارویی با پکن، محتاط باشند.
نزدیک به یک دهه پیش، ترامپ وعده داد که دموکراسیها را علیه چین متحد کند. باید دید که اینبار واقعاً منظورش چقدر جدی است.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
توصیف ویتکاف از مذاکرات با ایران ؛ انجام مسئولیتی بزرگ و مهم
-
کیش بنیاد به وزارت راه برای تراژدی بندر
-
قیمت مسکن در پردیس از 2میلیارد عبور کرد / افزایش قیمت در حاشیه تهران ادامه دارد
-
پوتین شرط توافق صلح را اعلام کرد/ مذاکرات به بنبست رسید؟
-
شبه قاره بر لبه پرتگاه؛ جنگی که آسیا را نابود خواهد کرد
-
انتظار بازار دلار از دور چهارم مذاکره
-
چرخش پول به سمت سهمهای جامانده
-
ایران روی خط شکست؛ گزارش فایننشیال تایمز از بحران فرونشست زمین در کشور
-
خرید با کالابرگهای الکترونیکی تسهیل شد