به گزارش اکوایران، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین گفت: جمهوری اسلامی ایران هم در راستای همان هدف عمل کرد؛ به این معنا که جمهوری اسلامی ایران هم خواست بتواند تمامیت ارضی و امنیت ملی کشور را فراهم کنم منتها، از مسیر مستقل و از مسیر درون‌زا. پیش از این می‌بینیم که شاه زمانی که با مشکلاتی در برابر انقلاب مواجه شد، چون نگاهش برون‌نگر بود، گفت یک نخست‌وزیری بیاوریم که انگلیسی‌ها خوشحال شوند، چون فکر می‌کرد انقلاب را آنها پیش میبرند. در زمان جمهوری اسلامی، وابستگی ما به مردم شد. با اتکای به مردم، جمهوری اسلامی یک روند و روش جدیدی را در همان مسیر گذشته یعنی تأمین امنیت ملی ایران ادامه داد. ۴۰ سال از جمهوری اسلامی گذشته و ما تاکنون تنها حکومتی بعد از نادرشاه بودیم که یک وجب از خاک ایران را از دست ندادیم. به عبارت دیگر، این را علی‌رغم مخالفت همه دنیا به دست آوردیم.

وی ادامه داد: در جنگ عراق، همه ما شاهد بودیم که دنیا چه کرد: روس‌ها میگ می‌دادند، انگلیسی‌ها شیفتن می‌دادند، آمریکایی‌ها از طریق عربستان آواکس می‌دادند، چینی‌ها سیرکور می‌دادند، فرانسوی‌ها اگزوست و میراژ می‌دادند. حتی نمی‌توانستند میراژ را مستقیم به عراق برسانند، آن را اجاره می‌دادند تا علیه ایران استفاده شود. آلمان‌ها هم شیمیایی می‌دادند. من روز اولی که حضرات را دیدم، به آن‌ها گفتم: روی‌تان زیاد نکنید. گفتند چرا قطعنامه‌های شورای امنیت را اجرا نمی‌کنید، گفتم روی‌تان را زیاد نکنید اینجا ما شما را محاکمه‌ می‌کنیم. جمهوری اسلامی در این شرایط در جنگ، حالا نمی‌گویم برنده شد، ولی یک وجب از خاک کشور را از دست نداد. حتی شاه بحرین را داد، اما ما یک وجب خاک کشور را نداریم که از دست داده باشیم.

ظریف گفت: بعضی‌ها راجع به خزر یا دریای کاسپین حرف‌هایی می‌زنند، که اگر شد می‌گویم که در زمان شاه در دریای کاسپین چه خبر بود. عرض کنم که یک وجب از آب‌های ایران و خاک ایران در جمهوری اسلامی از بین نرفت. حتی به وضعیتی رسیدیم که آمریکا به ما حمله کرد، شهید سلیمانی را در یک اقدام تروریستی، آمریکایی‌ها شهید کردند. البته قبلش ما پهپاد آمریکایی را زده بودیم. ما تنها کشوری هستیم که به پایگاه آمریکایی حمله کردیم. اسرائیل به ما حمله کرد، ما هم کشوری هستیم که اسرائیل را زدیم. حالا بعضی‌ها می‌گویند این نشانه ضعف ما بود؛ چه موافق باشیم چه مخالف، عرض می‌کنم به اسرائیلی‌ها و آن‌هایی که می‌گویند امروز ایران ضعیف شده، باید گفت اگر این موشک‌ها به جای مناطق خالی نظامی، وسط مناطق جمعیتی می‌خورد، آن وقت معلوم می‌شد توان ایران چقدر است. لذا به قول مقام معظم رهبری، دوران بزن‌دررو با ایران تمام شد. دیگر کسی نمی‌تواند مثل دوره قاجار یا پهلوی، ایران را لقمه چرب و نرمی بگیرد که در جنگ جهانی اول، علی‌رغم بی‌طرفی، اشغالش کنند و قحطی بر ایران حاکم کنند، یا در جنگ جهانی دوم، باز هم علی‌رغم بی‌طرفی، ایران را اشغال کنند.

این استاد دانشگاه گفت: کشورهای منطقه، از دید جهانی، اولاً به این نتیجه رسیده‌اند که امنیت خریداری‌شده، برایشان امنیت نمی‌آورد، همان‌طور که در آرامکو دیدند. دوم اینکه به این نتیجه رسیده‌اند که بدون وجود ایران قوی، اسرائیل بزرگ‌ترین تهدید برای کشورهای عربی است. در سال ۱۹۹۱ اتفاقی در منطقه افتاد که خواستند روند سازش را شروع کنند، من این را گفتم و یک خانم اسرائیلی گفت ظریف دروغ می‌گوید، اسنادش در روزنامه اطلاعات منتشر شد. آقای اسحاق رابین به همراه آقای لوبرانی، سفیر سابق اسرائیل در ایران و مشاور نخست‌وزیری، تصمیم گرفتند که بدون ایجاد دشمن جدید نمی‌توانند جامعه اسرائیل را راضی به سازش با اعراب کنند، لذا دشمن جدیدی ایجاد شد، روایت‌های تاریخی جدیدی شکل گرفت. به جای روایت نجات بابل، روایت استر و مردخای را آوردند، یعنی ایران به دشمن جدید تبدیل شد. این دعوا بین امنیت و امنیتی‌سازی است. دو سه هفته پیش، مقاله‌ای در مجله ژئو استراتژیک از بنده و آقای دکتر کریمی منتشر شد که تفاوت امنیت و امنیتی‌سازی را توضیح می‌دهد. اشتباه ما این است که امنیت را با امنیتی‌سازی اشتباه گرفتیم. اسرائیلی‌ها بازی‌ای که با ما کردند، بازی تهدیدانگاری و امنیتی‌سازی بود که از سال ۱۹۹۰ شروع شد.

وی ادامه داد: جنگ ایران و عراق تمام شد و بازی‌هایی که اسرائیل در آن زمان انجام داد، خود موضوعی است که نیاز به تحقیق دارد. مثلاً بررسی شود که رادیو اسرائیل در چه زمان‌هایی اعلام می‌کرد عراق در ضعیف‌ترین وضعیت است. از این بحث بگذریم. این وضعیت را با مردم اسرائیل شروع کردند؛ با ایجاد نگرانی در جامعه بین‌المللی درباره بمب هسته‌ای ایران ادامه دادند و سپس این نگرانی به جهان عرب بردند. یادتان است در زمان خانم کلینتون، بحث کشورهای مقتدر منطقه مطرح شد؟ همه این‌ها برای این بود که خطر جدیدی معرفی کنند. حالا اینکه آمریکا اصولاً تمایلی به ماندن در این منطقه ندارد و می‌خواهد مشکلات منطقه را پایان دهد تا حضورش را کمرنگ کند و به سمت چین برود.

ظریف گفت: ما در گفت‌وگوهای سوریه به حضور مصر اصرار داشتیم. آمریکایی‌ها نمی‌خواستند مصری‌ها باشند، آن‌ها می‌گفتند شما و کشورهای خلیج فارس باشید. ما بودیم که به حضور مصر و عراق اصرار کردیم. دوستانی که کار منطقه‌ای یا بین‌المللی کرده‌اند می‌دانند که در سازمان‌های بین‌المللی، نزدیک‌ترین مواضع را ایران و مصر به هم دارند. لذا این امکان وجود دارد که با توجه به وضعیت جدید ایران، جهان و منطقه، آینده متفاوتی بسازیم. برای ساخت این آینده متفاوت، اولین کار این است که با گذشته خودمان آشتی کنیم، از آن یاد بگیریم، اما زندانی گذشته نباشیم. دنبال پیدا کردن مسئول اینکه چرا هزینه زیاد کردیم، چرا خرج زیاد شد، چرا این مشکلات پیش آمد، نباشیم. به گذشته افتخار کنیم و با افتخار به آن، به جلو پرش کنیم، نه اینکه در گذشته بمانیم.

وی در پایان گفت: از این شرایط استفاده کنیم؛ شرایط همیشه یکسان نخواهد بود. اگر منطقه را تهدید فرض کنیم، منطقه تهدید خواهد شد. بر اساس قاعده پیشگویی‌های خودکام‌بخش، آینده‌ای وجدآفرین برای این منطقه پیش‌بینی کنیم. ما نمی‌خواهیم پیشگویی کنیم، می‌خواهیم آینده‌ورزی و آینده‌سازی کنیم. آینده این منطقه می‌تواند متفاوت از گذشته باشد. نگوییم نمی‌تواند، چون گذشته این‌گونه بوده است این یعنی زندانی گذشته بودن. ما نیاز داریم به سمت آینده برویم. آن وقت اندیشکده‌های ما می‌توانند بدون اینکه زندانی گذشته باشند، درباره آینده‌ای ساخته‌شده، آینده‌ای پیش‌ساخته، آینده‌ای که ما می‌سازیم، صحبت کنند. ما خودمان می‌توانیم آینده‌مان را بسازیم.