حادثه بندر شهید رجایی درست در روز سوم مذاکرات ایران و آمریکا در عمان اتفاق افتاد؛ مذاکراتی حساس که پس از ماه‌ها رکود، با امید به گشایش‌هایی در جریان بود. در چنین فضایی، یک حادثه‌ی بزرگ می‌توانست به راحتی روند گفت‌وگوها را مختل کند یا با ایجاد فشارهای داخلی، موضع مذاکره‌کنندگان را تضعیف کند.

با این حال، تیم دیپلماسی ایران با حفظ انسجام و خویشتن‌داری، تصمیم گرفت مسیر مذاکرات را با جدیت ادامه دهد. این تصمیم ساده نبود؛ در شرایطی که فضای اجتماعی ملتهب است و نگاه‌های نگران به عملکرد مسئولان دوخته شده، حفظ تمرکز و اولویت‌بندی درست نیازمند بلوغی مدیریتی است که فراتر از عکس‌العمل‌های احساسی عمل کند.

اثر این انسجام را بازار ارز به وضوح نشان داد. در اقتصاد ایران، دلار همیشه آیینه‌ی ناپایدارترین انتظارات بوده است. یک شوک سیاسی کافی است تا نرخ ارز به سرعت به سمت بی‌ثباتی حرکت کند. اما پس از حادثه‌ی بندرعباس، برخلاف انتظارات، دلار دچار جهش افسارگسیخته نشد. بازار این پیام را دریافت کرد که مسیر مذاکرات کماکان باز است و بحران داخلی نتوانسته جهت‌گیری کلان کشور را تغییر دهد.

در واقع، دلار، که هیچ‌گاه دروغ نمی‌گوید، این بار هم گواهی داد بر درستی یک انتخاب مدیریتی: ادامه‌ی مسیر دیپلماسی، حتی در سایه‌ی بحران. این انتخاب نه تنها به مذاکرات ضربه نزد، بلکه آرامش نسبی اقتصادی را هم حفظ کرد؛ آرامشی که در شرایط حساس کنونی، سرمایه‌ای بی‌بدیل برای کشور محسوب می‌شود.

درسی که این حادثه با تمام تلخی‌هایش به ما آموخت، این بود که در دنیای پرآشوب امروز، قدرت واقعی در حفظ مسیر عقلانیت و انسجام است. سوگواری برای عزیزان از دست رفته و همدلی با خانواده‌هایشان، وظیفه‌ای انسانی است؛ اما همزمان، نگاه به افق‌های بلندتر و حفظ ثبات کشور، مسئولیتی ملی است که نمی‌توان آن را به احساسات مقطعی واگذار کرد.