به گزارش اکوایران، امواج‌مدیا در گزارشی ادعا کرد که منابع متعدد بلندپایه سیاسی ایران گفته‌اند که این پیشنهاد در دور نخست مذاکرات در عمان در تاریخ ۱۲ آوریل مطرح شده است. طبق این گزارش، در این ایده بر راه‌اندازی حداقل یک تأسیسات مشترک با عربستان‌سعودی و امارات متحده عربی در خاک ایران تأکید شده است. این طرح ظاهراً در دور دوم مذاکرات که یک هفته بعد در ایتالیا برگزار شد، نیز مجدداً عنوان شده و به‌عنوان مسیر احتمالی پیش‌رو ارائه شده است.

یکی از منابع بلندپایه سیاسی در تهران که نخواست نامش فاش شود، به این سایت خبری گفته است: «ایده خوبی است و جمهوری اسلامی ایران می‌تواند آن را بررسی کند؛ البته به شرط آن‌که جایگزین غنی‌سازی مستقل ایران نباشد.» یک شخصیت دیگر در ساختار سیاسی ایران نیز بدون ذکر نام گفته است: «شاید این یکی از معدود راهکارها برای خروج از بن‌بست کنونی باشد.»

به گفته منابع ایرانی مطلع، این طرح که با دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا نیز مطرح شده، شامل نظارت مشترک بر سایت‌های موجود غنی‌سازی ایران در فردو و نطنز نخواهد بود، چراکه این تأسیسات در عمق زمین قرار دارند. در عوض، قرار است حداقل یک تأسیسات جدید با نظارت مشترک ساخته شود. همچنین گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد که نزدیکی جغرافیایی به عربستان و امارات می‌تواند ایده‌آل باشد، برای مثال جزیره‌ای در خلیج‌فارس.

در این گزارش همچنین ادعا شده است، منابع ارشد آگاه از مذاکرات گفته‌اند که عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران نیز موضوع کنسرسیوم منطقه‌ای را با مقامات سعودی و اماراتی در میان گذاشته است. یک منبع مطلع سیاسی در تهران تأیید کرده که این ایده در سفر عراقچی به امارات در ۱۲ ماه می مطرح شده و ابوظبی با آن «رویکردی مثبت» داشته است. در مقابل، به نظر می‌رسد عربستان محتاط‌تر بوده؛ همان منبع مدعی شده: «نمی‌دانم در ریاض این مسئله را چقدر جدی گرفته‌اند»، و اشاره کرده که عراقچی در ۱۰ ماه می نیز به عربستان سفر کرده است.»

عباس عراقچی

در داخل ایران نیز دیدگاه‌های متفاوتی درباره این طرح وجود دارد. یک سیاستمدار دیگر در ایران با احتیاط نسبت به عملی بودن همکاری هسته‌ای با کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس ابراز تردید کرده است. جمهوری اسلامی ایران در گذشته، حضور کشورهایی مانند عربستان‌سعودی در میز مذاکرات را به‌شدت رد کرده بود. با این حال، اکنون که عربستان تغییر موضع داده و از دیپلماسی ایران و آمریکا حمایت می‌کند، به نظر می‌رسد که اجماع در تهران نیز تغییر کرده است.

حمایت محتاطانه در تهران

رسانه‌های دولتی ایران در تاریخ ۱۲ ماه می گزارش دادند که ایجاد یک «کنسرسیوم مشترک هسته‌ای منطقه‌ای» به‌عنوان اقدامی اعتمادساز در مذاکرات با آمریکا مطرح شده است. کارشناسان در ایران از این پیشنهاد استقبال کرده‌اند، هرچند به چالش‌های هماهنگی همه طرف‌ها، به‌ویژه دولت ترامپ اشاره کرده‌اند.

روزنامه خراسان نیز می‌نویسد که طرح «غیررسمی» کنسرسیوم در دور چهارم مذاکرات هسته‌ای با آمریکا در ۱۱ ماه می مطرح شده است. به گزارش خراسان، این طرح شامل مشارکت کشورهایی مانند عربستان و امارات بوده و حتی ممکن است «سهمی نمادین» برای ایالات متحده در نظر گرفته شود. به نوشته این روزنامه، هدف از این طرح پاسخ دادن به نگرانی‌های غرب و منطقه درباره شفافیت و ایمنی هسته‌ای است؛ در حالی‌که مالکیت جمهوری اسلامی ایران بر فناوری و دستاوردهای هسته‌ای در چارچوب چندجانبه حفظ می‌شود.

کارشناسان ایرانی اغلب آن را مثبت ارزیابی کرده‌اند، اما به موانع احتمالی نیز اشاره کرده‌اند. کارشناس سیاست خارجی، رحمان قهرمان‌پور، این پیشنهاد را «یک اقدام مهم اعتمادساز در حوزه کنترل تسلیحات» توصیف کرده و گفته است که در صورت موافقت قدرت‌های منطقه‌ای، احتمال دارد دونالد ترامپ نیز آن را بررسی کند. حسین موسویان، سخنگوی پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران، نیز در توییتر/ایکس نوشت که سال‌هاست از چنین کنسرسیومی حمایت می‌کند، زیرا آن را راه‌حلی عملی، منصفانه و باثبات برای حل اختلافات فنی و سیاسی بر سر غنی‌سازی اورانیوم می‌داند.

نیروگاه هسته ای بوشهر

کوروش احمدی، دیپلمات سابق نیز از این ابتکار استقبال کرده، اما گفته برای مشارکت آمریکا در چنین کنسرسیومی، لازم است بین تهران و واشنگتن سطحی از روابط دیپلماتیک برقرار شود. آمریکا در سال ۱۹۸۰ و در پی بحران گروگان‌گیری در سفارتش در تهران، روابط خود با جمهوری اسلامی ایران را قطع کرد.

ایده قدیمی در چارچوبی جدید

ایده کنسرسیوم غنی‌سازی اورانیوم برای ایران ناآشنا نیست. در دهه ۱۹۷۰ و در دوران حکومت محمدرضا شاه پهلوی (۱۹۷۹–۱۹۴۱)، ایران سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در کنسرسیوم «یورودیف» در فرانسه انجام داد و سهم مالی قابل توجهی به‌دست آورد. همچنین حق خرید ۱۰ درصد از اورانیوم غنی‌شده برای برنامه انرژی هسته‌ای برنامه‌ریزی‌شده خود را کسب کرد.

با وجود وامی یک میلیارد دلاری که ایران پرداخت کرده بود و با حفظ سهام غیرمستقیم خود از طریق شرکت «سوفیدیف»، کنسرسیومی مشترک میان فرانسه و ایران که ۲۵ درصد یورودیف را در اختیار داشت، وقایع پس از انقلاب ۱۳۵۷ مسیر ایران را تغییر داد. آغاز جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۰، اولویت‌های هسته‌ای ایران را به تأخیر انداخت. در همین حال، فرانسه از بازپرداخت وام یک میلیارد دلاری با بهره که تهران خواستارش بود، خودداری کرد. در سال ۱۹۹۱، ایران در پرونده‌ای علیه فرانسه در اتاق بازرگانی بین‌المللی پیروز شد و فرانسه به پرداخت ۱.۶ میلیارد دلار محکوم شد.

در زمان تسویه این اختلاف مالی، ایران از فرانسه خواست تا قراردادهای قبلی برای تأمین سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران را اجرا کند؛ اما این بار نیز با مخالفت‌هایی از سوی فرانسه مواجه شد. این‌بار آن‌ها اعلام کردند که حق ایران برای دریافت سهمی از تولید یورودیف در سال ۱۹۹۰ منقضی شده است. در نهایت، این کنسرسیوم هیچ‌گاه سوخت هسته‌ای به ایران تحویل نداد. جمهوری اسلامی از این تجربه به‌عنوان درسی برای توسعه چرخه سوخت بومی خود استفاده کرده و استدلال می‌کند که نمی‌توان به تأمین‌کنندگان خارجی اعتماد کرد.

با این حال، ایده کنسرسیوم بار دیگر در مذاکرات هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و سه کشور اروپایی (بریتانیا، فرانسه و آلمان) در دهه ۲۰۰۰ مطرح شد. پس از آن‌که این سه کشور با غنی‌سازی در خاک ایران مخالفت کرده و آن را پیش‌شرط مذاکرات قرار دادند، تهران در سال ۲۰۰۸ به‌عنوان راه‌حلی میانه پیشنهاد ایجاد یک کنسرسیوم بین‌المللی غنی‌سازی اورانیوم را ارائه داد.

طبق این پیشنهاد، چنین ترتیبی می‌توانست در داخل خاک ایران و با مشارکت و نظارت بین‌المللی اجرا شود. اما این طرح مورد استقبال تروئیکای اروپا و آمریکا قرار نگرفت؛ آن‌ها استدلال می‌کردند که چنین ترتیبی می‌تواند پوششی برای تأسیسات مخفی موازی باشد. به‌طور کلی، پایتخت‌های غربی مخالف هرگونه فعالیت غنی‌سازی در داخل ایران بودند.

در واکنش به این بن‌بست و نگرانی‌های مربوط به اشاعه سلاح هسته‌ای، جامعه جهانی تمرکز خود را به سمت ایجاد «بانک‌های چندجانبه سوخت» تغییر داد. برجسته‌ترین نمونه آن، «بانک اورانیوم با غنای پایین» آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) است که در سال ۲۰۱۹ در قزاقستان راه‌اندازی شد. این بانک، ذخیره فیزیکی اورانیوم با غنای پایین را نگهداری می‌کند و در مواقع اضطراری، سوخت موردنیاز کشورهایی را که با اختلال در بازارهای تجاری سوخت هسته‌ای مواجه می‌شوند، تأمین می‌کند و هدف آن، کاهش انگیزه کشورها برای توسعه برنامه‌های غنی‌سازی داخلی است.

رافائل گروسی آژانس انرژی اتمی

نگاهی به آینده

سرنوشت کنسرسیوم پیشنهادی غنی‌سازی عربی-ایرانی به اراده سیاسی همه طرف‌ها بستگی دارد. اگرچه این ابتکار می‌تواند اعتمادسازی کرده و نظارت منطقه‌ای ایجاد کند، اما بی‌اعتمادی عمیقی میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده همچنان پابرجاست. در صورت پذیرش، این طرح می‌تواند خطر اشاعه سلاح اتمی را کاهش داده و همکاری منطقه‌ای را تقویت کند؛ به‌ویژه با توجه به این‌که گفته می‌شود عربستان سعودی در آستانه راه‌اندازی برنامه هسته‌ای خود با همکاری آمریکا قرار دارد.

در نهایت، موفقیت این طرح وابسته به سازوکارهای راستی‌آزمایی قوی و تعهدات پایدار است، به‌ویژه با در نظر گرفتن شکست‌های گذشته و بی‌اعتمادی دیرینه. افزون بر این، با توجه به اینکه به نظر می‌رسد تهران و واشنگتن در بن‌بست تازه‌ای بر سر ظرفیت‌های غنی‌سازی جمهوری اسلامی ایران گرفتار شده‌اند، حفظ این فعالیت‌ها در خاک ایران، اما تحت چتر نظارت بین‌المللی، می‌تواند به‌عنوان راه‌حلی میانه عمل کند که به هر دو طرف امکان دهد آن را پیروزی جلوه دهند.

در واقع، با اینکه روسیه سوخت تنها نیروگاه هسته‌ای ایران را تأمین می‌کند، بعید است ایران برای همیشه به تأمین‌کنندگان خارجی وابسته بماند و به همان اندازه نیز بعید است که تأسیسات هسته‌ای موجود خود را به‌طور کامل تعطیل کند.