تارکوفسکی؛ شاعر سینما
اکوایران: سی و هفت سال پس از مرگ آندری تارکوفسکی، رمز و راز فیلم های او همچنان زنده است. کارگردانی که او را شاعر سینما مینامند در 29 دسامبر 1986 درگذشت.
«اگر به دنبال معنا باشید، هر اتفاقی را که میافتد از دست خواهید داد.»
آندری تارکوفسکی در ۴ آوریل ۱۹۳۲ در روستایی در استان «کوستروما» در شوروی چشم به جهان گشود. بدون شک یکی از تاثیرگذارترین افراد در زندگی او، پدرش آرسنی تارکوفسکی است. شاعری که اشعارش بر نگاه فرزند فیلمسازش تاثیر شگرفی گذاشته است تا او را «شاعر سینما» بخوانند. این تأثیر تا بدان جا پیش رفته است که چه در تصویرسازی و چه در نحوهی روایت، جلوههای متفاوت و مختلفی از این شاعرانگی را در آثارش میتوان یافت.
تارکوفسکی با تکیه بر تجربه زیسته و همینطور ابداع زبان خاصِ خود در سینما، به یک فیلمساز مولف بدل شده است. او از همان سالهای اولیه ظهور عنصر سرگرمی به سینما، آن را یک انحراف بزرگ در هنر هفتم دانست؛ همانطور که مقایسه سینما را با هنرهای روایی همچون ادبیات و تئاتر ناکارآمد تلقی میکرد. در نظر او ذات سینما قائم به بعد هنری است. سینما برای سینما آن مفهوم نابی است که تارکوفسکی در پس ساخت همه آثارش بهدنبال آن میگردد و همواره در جستجوی راهی بود که اندیشههای ژرف بشریت را به زبان سینما ترجمه کند.
او معتقد بود که هنرمند خودش حد و مرز برداشتها از اثرش را تعیین میکند و معنای فیلم از اندیشه یک نفر یعنی فیلمساز سرچشمه میگیرد و او است که پایان این ادراک را هم مشخص میکند. شاید این گفتار مخاطب خو کرده به فضای مجازی امروز را خوش نیاید که تصور میکند هر چیزی که در لحظه به ذهن میرسد، صحیح است و دیگر نیازی به کشف و شهود برای درک بیشتر و فهم جهان اثر هنری یک هنرمند نیست.
زمانی که به تفکر در خصوص سینمای تارکوفسکی میپردازیم، در واقع به کند و کاو در دنیای کارگردانی نخبه وارد شدهایم که آثارش در مقابل تمام آن چیزهایی قرار میگیرد که «پاپ آرت» یا حتی سینمای مخاطب محور مینامیم. چرا که همانطور که خود آندری تارکوفسکی میگوید: «زیبایی را همراه با آیینی اخلاقی میآفریند.»
اینگمار برگمان درباره تارکوفسکی گفته بود: «از بین همه کارگردانها تارکوفسکی بهترینه. او آنقدر طبیعی در فضای رویاها حرکت میکنه که باور نکردنیه. او هیچ توضیحی نمیده. به هر حال درباره چه چیزی باید توضیح بده؟»
احترام و شکوهی که تارکوفسکی در مخاطب خود برمیانگیزاند و ماهیت موقر، مبهم و بلند نظرانه آثارش مخاطبش را تا مدتها رها نمیکند. مشهور است که آندری تارکوفسکی، فیلمسازی را «مجسمه سازی در زمان» میدانست.
مفهوم خاصِ «زمان» در روایت تارکوفسکی
یکی از مهمترین عناصر سینمایی خاص تارکوفسکی، نحوه مواجهه و پرداخت او با مفهوم چندوجهی زمان در سینماست. عنصر زمان بیش از هرچیزی ذهن این فیلمساز را درگیر خود میکند. در هرکدام از فیلمهایش بیانگر شیوه متفاوتی از روایت زمانی است: زمان در «آندری روبلوف» به بخشی از تاریخ تبدیل میشود، «استاکر» روایتی خطی دارد که در آن رویا به شکلی دیگر روایت میشود، در «آینه» زمان معنای خاصی ندارد و چندپاره است، «نوستالژیا» روایتی غیرخطی از زمان دارد و در نقطه مقابل آن «ایثار» با روایت 24 ساعته از زندگی، اوج وحدت زمانی را نشان میدهد.
در برابر سینمای او مخاطبی که صرفا از سینما طلب سرگرمی دارد، کم میآورد؛ پا پس کشیده و زود کنار مینشیند. از طرفی دیگر او فیلمسازی نیست که بتوان با ژست دانای کل پشت آثارش پنهان شد؛ تارکوفسکی دست اینگونه مخاطبان روشنفکرنما را رو میکند چون سینمای او، سینمایی دیریاب است که مخاطبی سختکوش طلب میکند که به واکاوی آثارش پس از اتمام آنها بپردازد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
اولین جزئیات از خسارات زلزله 5 ریشتری رشتخوار/ آمار مصدومان اعلام شد
-
ذوق صاحبان دنا و سورن
-
وزیر کار: دهکبندی خانوادهها تغییر میکند/ برای توزیع کالابرگ نیازمند تعریف منابع جدید هستیم
-
اتهام زنی تازه رئیس پنتاگون به ایران
-
جدیدترین نرخ رهن کامل در تهران؛ از جنوب تا شمال پایتخت چقدر باید پرداخت کرد؟
-
علت به تعویق افتادن مذاکرات ایران و آمریکا مشخص شد
-
افتتاح بخش جدید آزادراه تهران-شمال در شهریور ماه
-
درگیری مسلحانه پلیس با زورگیران در نارمک/ ماجرا چه بود؟
-
سقوط آزاد قیمت طلای جهانی